حقوق زن در طلاق از طرف مرد چیست؟
همانطور که میدانید طلاق یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی در تمام کشورهای دنیا محسوب میشود.
گرچه بحث ازدواج و طلاق یک امر و قرارداد خصوصی بین اشخاص است اما آثار آن در برقراری نظم اجتماعی و سایر امور به قدری است که دولتها خود را موظف میدانند با وضع قوانین متعدد، به حمایت از زوجین بپردازند. علت این حمایتها آثار زیانباری است که پس از طلاق بر زنان و فرزندان وارد میگردد.
در واقع میتوان گفت که ضرورت حمایتهای دولت و قانونگذار از زنان مطلقه به خصوص آنها که شاغل نیستند، امری حیاتی است. زیرا رها کردن آنها و عدم حمایت میتواند تبعات غیرقابلجبران روحی، روانی، عاطفی و اجتماعی به بار آورد.
در این مقاله در سایت طلاق 24 قصد داریم حمایتهای مالی و حقوق زنان در طلاق از جانب مرد بپردازیم.
حقوق زن در طلاق از طرف مرد
باتوجه به آنکه در قانون مدنی ایران، طلاق حق و اختیاری است که برای مردان به رسمیت شناخته شده است.
در بسیاری موارد، مردان از این حق و اختیار قانونی خود سواستفاده کردهاند و اقدام به طلاق و جدایی نمودهاند در حالی که ممکن است زوجه تمایلی به جدایی نداشته باشد و همین امر موجب تضییع حقوق زنان به خصوص از ابعاد مالی را به دنبال داشته است.
قانونگذار با پیشبینی چنین امری، با وضع مقررات متعدد حمایتی به منظور کاهش آثار سو طلاق، اقدام به حمایت از زنان نموده است.
حقوق مالی زن
به موجب قانون مدنی، زن به محض انعقاد عقد نکاح مستحق حقوق مالی میگردد که پس از طلاق نیز میتواند نسبت به دریافت آنها اقدام نماید.
از جمله این حقوق مالی میتوان به مهریه، اجرت المثل، نفقه گذشته، نحله و تنصیف دارایی و غیره اشاره داشت. در ادامه به هر یک از این حقوق مالی میپردازیم.
مهریه
مهریه جز اصلیترین حقوق زن از نوع مالی در عقد دائم و در عقد موقت محسوب میگردد. در قوانین میزانی برای مهریه تعیین نشده است. در واقع میزان مهریه با توافق زن و مرد و یا با تراضی زوجین توسط شخص ثالثی تعیین میگردد.
ممکن است بپرسید که مهریه معمولا شامل چه اموالی میگردد؟ مهریه معمولا به صورت سکه،پول رایج یا مال غیرمنقول در نظر گرفته میشود.
جالب است بدانید که مهریه معمولا به دو شکل قابل مطالبه است؛
- عندالمطالبه: در این روش، هر زمان که زن مهریه را مطالبه کند مرد مکلف به پرداخت آن است.
- عندالاستطاعه: در این روش، زن باید تمکن مالی و توانایی مالی مرد را در دادگاه خانواده اثبات و سپس نسبت به مطالبه مهریه خود اقدام نماید.
مهریه در عقد منقطع
لازم به ذکر است که در عقد موقت به موجب ماده 1095 قانون مدنی، عدم تعیین مهر در عقد موجب بطلان آن است. همچنین به موجب ماده 1096: در نکاح منقطع موت زن در اثنای مدت موجب سقوط مهر نمیشود و همچنین است اگر شوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند.
شایان توجه است که به موجب ماده 1097 در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهر را بدهد.
مهریه در عقد دائم
همانطور که پیشتر بیان شد مهریه در عقد دائم جزو ارکان عقد نیست که در فرض عدم تعیین عقد را باطل کند، اما در صورت تعیین و عدم تعیین نوع آن متفاوت است. در ادامه به هر یک از فروض تعیین یا عدم تعیین مهریه در عقد موقت میپردازیم.
مهرالمثل
در موارد زیر زن مستحق مهرالمثل است:
- ماده 1087 اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین میتوانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آنها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود.
- ماده 1088 در مورد ماده قبل اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد زن مستحق هیچگونه مهری نیست.
- ماده1089 ممکن است اختیار تعیین مهر به شوهر یا شخص ثالثی داده شود در این صورت شوهر یا شخص
ثالث میتواند مهر را هرقدر بخواهد معین کند. - ماده 1090 اگر اختیار تعیین مهر به زن داده شود زن نمیتواند بیشتر از مهرالمثل معین نماید.
- ماده 1091 برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به امثال و اقران و اقارب و همچنین معمول محل و غیره در نظرگرفته شود.
- ماده 1092 هر گاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عینا یا مثلا یا قیمتا استرداد کند.
مهرالمتعه
مواردی که زن مستحق مهرالمتعه است به شرح ذیل است.
- ماده 1093 – هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از آن طلاق دهد مستحق مهرالمثل خواهد بود.
- ماده 1094 -برای تعیین مهرالمتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه میشود.
زمانی که مهریه به زن تعلق نمیگیرد
به موجب ماده 1101 – هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح زن مستحق نصف مهر است.
نفقه
به موجب ماده 1107 قانون مدنی نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل، هزینههای درمان و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.
از جمله شروط استحقاق زن به نفقه، وقوع ازدواج دائمی بین زن و شوهر و تمکین زن از شوهر است. میزان نفقه، بر مبنای شئون خانوادگی زن، عرف و عادت همشهریها، نفقه امثال زن و وضع مالی مرد تعیین میشود و در صورت عدم توافق زوجین در میزان نفقه، نظر کارشناس اخذ میگردد.
زن در صورتی مستحق نفقه است که از همسر خود در مفهوم خاص تمکین کند. هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود.
نفقه در عقد موقت (صیغه)
جالب توجه است که اگرچه مهریه رکن اساسی عقد نکاح موقت است اما برعکس در عقد موقت ، به موجب ماده 1113 قانون مدنی زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده با آنکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.
نفقه در مدت عقد و قبل از ازدواج
از زمانی که صیغه عقد نکاح جاری میشود تا زمان مراسم ازدواج، زن مستحق نفقه نیست مگر آن که زن برای تمکین عام و خاص اعلام آمادگی کند و مرد نیز مقدمات آن از جمله مسکن مورد نیاز را تهیه کرده باشد.
در غیر این صورت اگر زن آمادگی خود را اعلام نماید ولی مرد نسبت به خواسته او توجهی نداشته باشد، زن مستحق نفقه است.
در این مواقع زن میتواند به نزدیکترین دادگاه خانواده محل سکونت خود برود و ادعای خود را با ارسال اظهارنامه، شهادت شهود و غیره اثبات نماید.
نفقه در زمان طلاق از طرف مرد
اصولا، نفقه تکلیف مالی است که از زمان انعقاد عقد نکاح به عهده مرد است. البته پرداخت آن در برخی موارد از جمله تهیه منزل و حسن معاشرت مرد منوط به تمکین زن است اما از زمانی که طرفین از یکدیگر جدا میشوند، مرد تکلیفی به پرداخت نفقه ندارد.
البته این موضوع یک استثنایی دارد و آن هم این است که اگر طلاق از طرف مرد باشد که طلاق رجعی نام دارد در مدت عده زن در حکم زوجه مرد محسوب و مستحق نفقه است البته این امر مشروط و منوط به آن است که علت طلاق زن عدم تمکین و نشوز آن نبوده باشد.
اجرت المثل
همانطور که میدانید زن شرعا و قانونا هیچ وظیفهای در خصوص انجام کارهای منزل ندارد، اما معمولا تمامی زنان در خانه شوهر کارهای متعددی را برای امور منزل انجام میدهند.
اگر زن کارهای منزل را بدون قصد تبرع (مجانی بودن) انجام دهد. مرد موظف به پرداخت اجرت المثل کارهای زن است.
در واقع اجرت المثل از جمله حقوق مالی زوجه است که حتی بعد از فوت شوهر نیز قابل مطالبه است. البته برای دریافت اجرت المثل زن باید در دادگاه ثابت کند که امور منزل را به دستور زوج و به قصد عدم تبرع انجام داده است. پس از اثبات این امر میتواند نسبت به دریافت اجرت المثل اقدام نماید.
شرط تنصیف دارایی
در سالهای اخیر در عقدنامههای ازدواج شرطی جهت حمایت از حقوق مالی زوجه درج گردیده است تحت عنوان شرط تنصیف دارایی مرد.
به موجب این شرط اگر مرد بدون دلیل موجهی قصد داشته باشد از حق و اختیاری که قانونگذار در اختیارش قرار داده است استفاده کند و زن خود را طلاق دهد باید نصف اموال خود را که از زمان انعقاد عقد تا زمان طلاق به دست آورده است را به زن بدهد.
در واقع این شرط خود نوعی شرط فعل است که موجب تملیک زن نسبت به نصف اموال مرد در زمان طلاق میشود. البته ممکن است بپرسید که دادگاه چگونه نسبت به اموال مرد مطلع میگردد؟
در این خصوص لازم به ذکر است که قانونگذار این امر را به عهده زن گذاشته است تا ابتدا اموال مرد را مستندات و مدارک معتبر معرفی نماید.
شرط مذکور در صورتی قابل تحقق است که طلاق از طرف مرد بدون دلیل باشد در غیر این صورت اگر طلاق به جهت سو رفتار زن باشد، دادگاه نسبت به این امر اقدامی را انجام نمیدهد.
منظور از سوء رفتار، اقداماتی است که با توجه به شرایط و اوضاع احوال خانوادگی و عرف خلافشان خانواده تلقی میگردد و برخی از آنها مستلزم استمرار است از جمله بحث نشوز و برخی از رفتارها با یکبار تحقق سو رفتار تلقی میشوند از جمله برقراری رابطه نامشروع.
اگر مرد بتواند سو رفتار زوج را در دادگاه اثبات نماید دیگر شرط تنصیف دارایی اعمال نخواهد شد.
همچنین لازم به ذکر است که شرط نصف دارایی مشروط به مطالبه زن است و دادگاه بدون تقاضای زوجه وارد رسیدگی نمیشود.
منظور از نصف اموال در این شرط، اموالی است که مرد از زمان انعقاد نکاح با تلاش و کوشش خود به دست آورده باشد. بنابراین اگر مالی به عنوان ارث وارد دارایی زوج گردد شامل این شرط نمیشود.
همچنین شایان توجه است که دادخواست اعسار از طرف مرد برای نپرداختن چنین شرطی مورد پذیرش واقع نمیشود زیرا ادعای اعسار در جایی مورد پذیرش واقع میشود که دینی در میان باشد ولی در این شرط ما صحبت از عین میگردد نه دین.
گاهی شرایطی محقق میگردد که شرط تنصیف دارایی قابلیت اجرایی خود را از دست میدهد:
- زمانی که زن چنین شرطی را مطالبه نکرده است.
- انتقال نصف اموال مرد با مشکلات اجرائی مواجه است.
- اطلاعاتی از دارایی زوج در دسترس نمیباشد.
- در صورتی که زوجه تقاضای انتقال نصف دارایی کند و مرد از دعوی طلاق انصراف دهد.
- نکته قابل توجهی که در خصوص شرط تنصیف دارایی وجود دارد این است که چنین شرطی در دوران عقد به زن تعلق نمیگیرد.
نحله
لغت نحله را شاید خیلی نشنیده باشید، اما جالب است بدانید که نحله نیز جز حقوق مالی زوجه محسوب میشود. در واقع در لغت به معنی بخشش است و در قرآن نیز به آن اشاره شده است.
قانونگذار نیز با توجه به وضعیت مالی و اقتصادی مرد مبلغ آن را تعیین و در شرایطی خاص به زن اعطا میکند. نکتهای که در خصوص نحله قابل طرح است این است که زن در برابر دریافت آن مستلزم انجام کار خاصی نیست. در واقع نوعی بخشش بدون عوض محسوب میگردد.
شرایطی که در صورت وجود زن مستحق دریافت نحله است به شرح ذیل است:
- طلاق به درخواست مرد باشد
- مرد دلیل موجهی برای طلاق نداشته باشد
همچنین زوجه میتواند پیش از آن که صیغه طلاق جاری گردد، نسبت به دریافت نحله اقدام نماید.
در همین راستا بند ب ماده 6 قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق، زمانی که امکان تعیین اجرتالمثل برای زوجه به دلیلی فراهم نباشد، با توجه به مدتزمان زندگی مشترک و کارهایی که زن در طول زندگی انجام داده است، مبلغی به عنوان نحله برای او در نظر گرفته میشود.
ثبت طلاق از طرف مرد ملزم به پرداخت حقوق مالی زوجه
هر گاه مردی قصد طلاق همسر خود را داشته باشد، پس از مراجعه به دادگاه و صدور گواهی عدم امکان سازش، 3 ماه مهلت دارد تا گواهی مذکور را به دفترخانه ازدواج و طلاق برده و نسبت به ثبت آن اقدام نماید.
برای ثبت طلاق علاوه بر گواهی عدم امکان سازش، مدارک دیگری از جمله؛
- شناسنامه
- عقدنامه
- ارائه مستنداتی که مبین پرداخت حقوق مالی زوجه است از جمله اقرارنامه، فیش و سند واریزی میباشد.
- اگر مرد توانایی مالی برای پرداخت حقوق مالی زوجه را نداشته باشد، باید دادخواست اعسار را به دادگاه خانواده دهد و پس از صدور حکم اعسار آن را به دفترخانه ثبت طلاق ارائه دهد.
البته قابل توجه است که ممکن است صدور حکم اعسار چندین ماه به طول انجامد، در این صورت مرد باید توجه داشته باشد که مهلت سه ماهه گواهی عدم امکان سازش نگذرد.
سایت طلاق 24 چه کمکی به ما میکند؟
با توجه به آن که در سالهای اخیر نرخ طلاق افزایش یافته است. معمولا دادگاههای خانواده نسبت به طلاق تشریفات و مقررات پیچیدهتری را در نظر گرفتهاند و به راحتی در خصوص طلاق و حقوق مالی زوجه تصمیمگیری نمیکنند.
به همین منظور حضور یک وکیل متخصص و مجرب که تجربه کاری در پروندهها خانواده را داشته باشد میتواند در پیشبرد دعوی و روند رسیدگی تاثیر به سزایی داشته باشد.
همچنین تخصص وکیل خانواده میتواند منجر به تسریع روند پرونده گردد. بنابراین به شما توصیه میگردد با مراجعه به سایت طلاق 24 از خدمات تخصصی وکلا مجرب و متخصص بهرهمند گردید.